مطالب مربوط
«وَ یُقَوّى القَلب بمَواعدِ اللّه» دل انسان را با وعدههاى الهى محکم مىکند.
«وَ یُرَقّ الطَبع» روحیه انسان را از قساوت به لطافت سوق مىدهد.
«وَ یُکسر اعلامَ الهَوى» نشانهها وعلامتهاى هوسها را مىشکند.
«وَ یُطفىء نارَ الحِرص و یُحَقّر الدّنیا» آتش حرص را خاموش و دنیا را در جلو چشم انسان کوچک مىکند.
سپس امام صادق علیه السلام درباره معناى این کلام رسول خدا صلى الله علیه و آله که فرمود: یک ساعت فکر کردن از عبادت یک سال بهتر است، مىفرماید: فکر درباره آینده خود و بازپرسىها و حسابها و دادگاه عدل الهى و آمادگى براى پاسخ است بحارالانوار، ج 6، ص 133
ب-در روایات مىخوانیم: زیرکترین افراد کسانى هستند که بیشتر یاد مرگ هستند. « بحارالانوار، ج 6، ص 135»
پ-پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: «انّ هذهِ القلوب تَصدَءُ کما یَصدءُ الحَدید. قیل: فما جلائها؟ قال:ذِکرُ الموتِ و تلاوةُ القُرآن» « نهجالفصاحه، حدیث 934» زنگ زدن:صدء
ت-حضرت رسول: «اکثِروا ذِکرَ المَوت» زیاد یاد مرگ باشید که داراى چهار اثر است:
1- گناهان شما را پاک مىکند. «فانّه یُمحّض الذّنوب»
2- علاقه مفرط شما را به دنیا کم مىکند. «و یُزَهّد فِى الدّنیا»
3- هرگاه در حال غنى وبىنیازى یاد مرگ کنید، جلو مستىها و طغیانهایى که از سرمایه وثروت برمىخیزد را مىگیرد. «فانْ ذَکرتُموه عند الغِنى هَدَمه»
4- هر گاه در حال تندرستى و فقر انسان یاد مرگ افتد و فکر این باشد که چگونه باید در دادگاه عدلالهى پاسخ درآمد ومصرف، وپاسخ محرومان جامعه را بدهد، قهراً به همان مقدارِ کم راضى وخشنود مىشود. «وان ذَکَرتُموه عند الفَقر ارضاکم بِعَیشکم» « نهجالفصاحه، حدیث 444» زیرا مىبیند اگر مالى ندارد مسئولیتش هم کمتر است.
ث-حضرت على علیه السلام مىفرماید: «ومَن اکثَر ذِکرَ الموتِ رَضِى من الدّنیا بالیَسیر» « بحارالانوار، ج 6، ص 136»
ج-و مىفرماید: «مَن اکثَر مِن ذِکر المَوت نَجى مِن خُداعِ الدّنیا» « غررالحکم » هر که زیاد یادمرگ کند از حیلههاى دنیا رهایى پیدا مىکند.
چ-و مىفرماید: «مَن تَرقَّبَ المَوت سارَع الى الخَیراتِ» « غررالحکم » هر که مرگ را در جلو خود ببیند و منتظرش باشد، نه تنها از کارهاى روزانه خود عقب نمىماند، بلکه چون مىداند وقت کم و مرگ یک دفعه فرا مىرسد و میدان کار براى او همیشه نیست، هر چه بیشتر و سریعتر کارهاى خیر انجام مىدهد.
ح-حضرت على علیه السلام با یادآورى تاریخ پیشینیان که چگونه مرگ آنها را ربوده، مردم را تربیت مىکند و فریاد مىزند: «أینَ العَمالِقَة وابناءُ العَمالقة» کجا هستند پادشاهان یمن و حجاز و شاهزادگان؟ «أینَ کَسرى و قِیصَر» کجایند شاهان ایران و روم؟«أینَ الجَبابِرة و ابناءُ الجَبابِرَة» کجایند ستمگران و دودمانشان؟«أینَ مَن حَصّنَ و اکّد و زخرف» « نهجالبلاغه، خطبه 181» کجا هستند کسانى که دژها ساختند و محکمکارىها کردند و با طلا و غیره زینت کردند؟«أینَ مَن کان مِنکم اطوَلَ اعماراًو اعظمَ آثاراً» کجا هستند کسانى که عمرشان از شما بیشتر و آثارشان از شما بزرگتر بود؟ « غررالحکم »
خ-حضرت على علیه السلام هنگام تشییع جنازهاى صداى خندهاى را شنید، ناراحت شد و فرمود: گویا مرگ براى غیر ماست و آنگاه گلایههایى را بیان داشت تا آنجا که فرمود: من تعجّب مىکنم از کسانى که با چشم خود مرگ را مىبینند، ولى باز هم غافل و فراموشکارند. « بحارالانوار، ج 6، ص 136»
د-امام صادق علیه السلام فرمود: هر گاه جنازهاى را تشییع مىکنى، فرض کن خودت در آن تابوت هستى و التماس مىکنى که خدایا! مرا به دنیا برگردان، و تصوّر کن اکنون خداوند تو را برگردانده است، پس بیاندیش چه باید بکنى. « وسائلالشیعه، ج 2، ص 883»
ل-هنگامی که امام علی علیه السلام برای عیادت به خانة یکی از یاران خویش در بصره وارد شدند خانة بزرگ او را بهانه کرده و از تلاش برای آبادی آخرت سخن به میان آوردند. [ نهج البلاغه خ209]
ن-سید رضی ره در مورد یکی از خطبه های کوتاه امام علی علیه السلام می گوید : آن حضرت در بسیاری از اوقات یاران خویش را با این سخن خطاب قرار می داد. این کلام در ذکر مرگ و پس از مرگ است.« و من کلام له ع کان کثیرا ما ینادی به أصحابه تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِیَ فِیکُمْ بِالرَّحِیل»
و-امام سجاد علیه السلام که از دعا برای انتقال مفاهیم دینی بهره می بردن ، در دعای چهلم صحیفة سجادیه چنین دست به دعا بلند می کنند که:«وَ انْصِبِ الْمَوْتَ بَیْنَ أَیْدِینَا نَصْباً، وَ لَا تَجْعَلْ ذِکْرَنَا لَهُ غِبّاً »[ الصحیفة السجادیة نیایش چهلم ص241]مرگ را در برابر ما بدار و روزى مباد که از یاد مرگ غافل باشیم
ه- کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی سَفَرِهِ الَّذِی نَامُوا فِیهِ حَتَّى طَلَعَتِ الشَّمْسُ ثُمَّ قَالَ إِنَّکُمْ کُنْتُمْ أَمْوَاتاً فَرَدَّ اللَّهُ إِلَیْکُمْ أَرْوَاحَکُم[ بحارالانوار، ج 58، ص 63]
ی- در صدر اسلام مسلمانان چنان تحت تأثیر یاد معاد رفتار می کردند که امام علی علیه السلام حالات ایشان را برای یاران خویش مثال زدنی می داند.« لَقَدْ کَانُوا یُصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِیَاماً یُرَاوِحُونَ بَیْنَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ یَقِفُونَ عَلَى مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِکْرِ مَعَادِهِمْ »[ نهج البلاغةخطبة 97 ص 90 ]همانا یاران پیامبر (ص) را دیدم، کسى را نمى بینم که همانند آنان باشد. روز را ژولیده مو، گردآلود به شب مى رساندند، و شب را به نوبت، در سجده یا قیام به سر مى بردند. گاه پیشانى بر زمین مى سودند و گاه گونه بر خاک، از یاد معاد چنان ناآرام مى نمودند که گویى بر پاره آتش ایستاده بودند.
حکایت به مرحوم آیةاللّه شیرازى که از علماى بزرگ کربلا بود گفتند: اگر یک گوینده راستگویى به تو خبر دهد که در پایان همین هفته مىمیرى، تو در این چند روز باقیمانده چه مىکنى؟او در پاسخ آنان گفت: هر کارى که از اوّل جوانى تا کنون انجام داده ام الآن هم همان عمل را انجام مىدادم، زیرا من از نوجوانى هرگاه قصد کارى داشتم، اوّل فکر قیامت و پاسخ آن را مىکردم. بنابراین خبر مرگ و مردن براى من سبب وحشت نمىشود.
آرى اینها شاگرد همان کسى هستند که در صبح روز 19 ماه رمضان همین که شمشیر ابن ملجم (لعنت خدا بر او) بر فرق مبارکش فرو آمد فرمود:«فُزتُ و ربّ الکَعبَة»
همان امامى که به فرزندش چنین سفارش مىکند: «یا بُنىَّ اکثِر من ذِکرِ المَوت ... حتّى یاتیکَ و قد اخذتَ منه حِذرَک» « نهجالبلاغه، ص 926» فرزندم! زیاد یاد مرگ باش تا به هنگام آمدن مرگ وسائل خودت را همراه داشته و غافلگیر نشوى.
یاد مرگ در مناجاتها
بخش مهمّى از مناجاتها را یاد مرگ و قیامت تشکیل مىدهد، مثلًا در دعاى ابوحمزهثُمالى مىخوانیم:
خدایا! به غم و حسرت من در وقت مرگ رحم کن.خدایا! به تنهایى من و دلهره و وحشتم در قبر رحم کن.خدایا! به هنگام حسابرسى در دادگاه عدل خود، به ذلیل بودن و پاسخ نداشتنم رحم کن.خدایا! هنگامى که دوستان دور جنازهام را مىگیرند و مرا روى تختهاى به سوى دیار مردگان مىبرند رحم کن.
امیرالمؤمنین در مناجات خود در مسجد کوفه مىفرماید:خدایا! روزى که جز دلِ پاک، مال و فرزند به درد نمىخورد به من أمان بده.خدایا! به من أمان بده روزى که ستمگر دست حسرت به دندان مىگزد و مىگوید:اى کاش به جاى این و آن که گمراهم کردند، با رسول خدا دوست و همراهى داشتم.خدایا!روزى که از دست پدر و مادر هم کارى ساخته نیست،روزى که عذرخواهىِ ستمگران فایده ندارد،روزى که انسان حتّى از برادر، مادر، پدر، فرزند و دوست فرار مىکند،روزى که تنها هر کسى مسئول پاسخگویى کار خودش است،به من رحم فرما و أمانم بده.خدایا! روزى که انسانهاى گناهکار حاضرند تمام فرزندان، دوستان، برادران و فامیل، بلکه تمام مردم زمین در آن روز به جاى ایشان گرفتار شوند تا خود نجات یابند، به من أمان بده و از عذاب دوزخ مرا رهایى بخش.این مناجاتها دواى دلهاى غافل و روشنىبخش روحهاى تاریک است.
چرا یاد مرگ نیستیم؟
حضرت على علیه السلام مىفرماید: من براى دو چیز بر شما هراسانم: یکى پیروى از هوا و هوسها و دیگرى آرزوهاى طولانى. «فامّا اتّباعُ الهَوى فَیصُدُّ عن الحقّ و امّا طولُالامَلِ فَیُنسِى الآخرة» « نهجالبلاغه، ص 127»
در حدیث دیگر آن حضرت مىفرماید: «اکثَرُ النّاس أملًا اقلّهم لِلموتِ ذِکراً» « غررالحکم »
یاد دوزخ و قیامت
دلیل آنکه این همه قرآن به مسأله معاد و صحنههاى آن توجه کرده آن است که «یاد قیامت» عالىترین اثر تربیتى را در انسان دارد. تمام جنایتها از کسانى سر مىزند که به قول قرآن روز قیامت را فراموش کردهاند، «نَسُوا یَومَ الحِسابِ» «5» چنانکه خداوند به کمفروشان مىفرماید: «الا یَظُنُّ اولئِکَ انَّهُم مَبعُوثُونَ لِیَومٍ عَظِیمٍ» «6» آیا کم فروشان نمىدانند که براى روز بزرگى در محضر عدل الهى زنده مىشوند و باید جوابگوى اعمال خود باشند؟
در هر روز که ما نماز مىخوانیم با گفتن جمله «مالِکِ یَومِ الدّین» باید فکر خودمان را به معاد توجّه دهیم.
حضرت على علیه السلام درباره حمّام رفتن مىفرماید: خوب جایى است حمّام، زیرا آب داغ آن ما را به یاد قیامت و آتش مىاندازد. « وسائلالشیعه، ج 1، ص 361»
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در دعاى مجیر هشتاد و شش مرتبه با جمله «اجِرنا مِنَ النّارِ یا مُجِیر» که به معناى پناهم بده از آتش اى خداى پناه دهنده است، ما را به دورى از آتش دوزخ توجّه دادهاند، چنانکه در پایان هر بند از دعاى جوشن کبیر نیز رهایى از آتش را از خداوند مىخواهیم. «خلّصنا من النّار یا ربّ»
و حضرت على علیه السلام در مسجد کوفه و دیگر جاها یک یک اوضاع خطرناک قیامت را به زبان آورده و از خداوند امنیّت را درخواست مىکند، «الّلهُمَّ انّى اسئَلُک الامانَ یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَ لابَنون ... اسئلُکَ الامانَ یَومَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلى یَدَیه ...»
مسأله قیامت مسألهاى است که امامان ما در نماز همین که به جمله «مالک یَوم الدّین» مىرسیدند آن قدر آنرا تکرار مىکردند که نزدیک بود جان به جان آفرین تسلیم کنند. « تفسیرنورالثقلین، ج 1، ص 16» چنانکه در مورد امام صادق علیه السلام مىگویند: آن قدر این جمله را در نماز تکرار مىفرمود که بعضى حوصله شمارش آن را نداشتند. « تفسیرنورالثقلین، ج 1، ص 16»
خلاصه قیامت روزى است که به فرموده حضرت على علیه السلام از گرمى، عرق تا دهن مردم مىآید و چنان در فشارند که هر کجا جاى پایى براى ایستادن پیدا کنند، خوشحال مىشوند. « نهجالبلاغه، ص 300»
برگرفته شده از menbar1.blog.ir